۱۳۹۰/۰۱/۰۸

ایمیلی که عکس‌های حیفا را نشان می‌دهد اما می‌گوید غزه است

مدتی است که ایمیلی فورواردی با تصاویر شهری ساحلی و زیبا، با عنوان انگلیسی "Do You Know This City" دست به دست می‌شود. پس از چند تصویر در انتهای ایمیل ادعا شده این تصاویر مربوط به شهر غزه است ("THIS IS GAZA"). درحالیکه این تصاویر شهر حیفا (اینجا در ویکی‌پدیای انگلیسی) در شمال اسرائیل را نشان می‌دهد، شهر بندری حیفا بیشتر از 150 کیلومتر از شهر غزه (اینجا در ویکی‌پدیای انگلیسی) واقع در نوار غزه و تحت کنترل حماس فاصله دارد.
یکی از تصاویری که در این ایمیل به کار رفته و از زوایای مختلف نشان داده‌شده‌است تصویر زیر است که باغ‌های بهایی را در مجموعه‌ی German Colony نشان می‌دهد، مرکز جهانی بهاییان در حیفا قرار دارد.



جای تاسف است که ایمیلی با دروغی به این وضوح مدت‌هاست که دست به دست می‌شود.

۱۳۹۰/۰۱/۰۷

دروغی با عنوان «توليد علم در ايران 11 برابر ميانگين جهاني است»

فرق بین دو عبارت
«توليد علم در ايران 11 برابر ميانگين جهاني است»
و
«رشد توليد علم در ايران 11 برابر ميانگين جهاني است»

در نگاه اول ممکن است چندان حائز اهمیت نباشد اما با کمی تفکر و چندمثال می‌توان به تفاوت فاحش این دو جمله پی‌برد، مثالی با دو کشور A و B را در نظر بگیرید:
- کشور A در سال اول 10 مقاله‌ي علمی داشته و در سال دوم این تعداد را به 20 مقاله رسانده است.
- کشور B در سال اول 260 مقاله‌ي علمی داشته و در سال دوم این تعداد را به 265 مقاله رسانده است.

به این ترتیب:
- رشد تولید علم در کشور A مقدار 100 درصد یا دوبرابر است.
- رشد تولید علم در کشور B مقدار 1.9 درصد است.
- تولید علم در کشور B در سال اول 26 برابر یا 2500 درصد بیشتر و در سال دوم 13.5 برابر یا 1250 درصد بیشتر از کشور A است.

نتیجه‌ای که از این آمار گرفته‌می‌شود این است که کشور A کشوری «در حال توسعه» است که با آنکه میزان «رشد تولید علمی» آن زیاد است اما «تولید علم» آن هنوز از کشور B فاصله‌ي زیادی دارد. در واقع با حذف کلمه‌ی «رشد» از عبارت «رشد توليد علم در ايران 11 برابر ميانگين جهاني است» به‌طور کلی مفهوم جمله تغییر کرده و از یک عبارت صحیح به یک دروغ بزرگ تبدیل شده‌است.

نمودار زیر نمودارهای واقعی تولید علم در ایران و آمریکا را نشان می‌دهد (منبع science-metrix.com):



همانطور که دیده می‌شود با آنکه شیب تولید مقاله در نمودار مربوط به ایران در چندسال اخیر زیاد بوده است (رشد علمی زیاد) اما نمودار به‌طور کلی فاصله‌ي بسیار زیادی با نمودار کشور آمریکا دارد (تولید علمی کم).

نکته‌ي دیگر در مورد تولید علمی ایران این است که بنابر مقاله‌ي مجله‌ی نیو‌ساینتیست (اینجا) تولید مقاله‌ي ایران عمدتا در زمینه‌ی هسته‌ای متمرکز بوده‌است تا حدی که میزان رشد علمی ایران در زمینه‌ي مقاله‌‌های مرتبط با رشته‌های هسته‌ای 250 برابربیشتر از متوسط دنیاست! در واقع رشد علمی ایران کاملا جهت‌دار و در یک زمینه‌ی خاص بوده و نشانگر سیاست‌های حمایتی حکومت در این زمینه‌ی مورد علاقه است و نه حمایت از تمام علوم و رشد همه جانبه‌ی علمی.

بسیار جای تاسف است که دروغی به این بزرگی اینچنین با افتخار (حتی در پیام نوروزی آقای خامنه‌ای) جار زده می‌شود در حالیکه صرفا حکایت از رشد گلخانه‌ای و حمایتی تنها یک بخش از دانش را دارد. ضمن آنکه کسانی که در مقاطع ارشد و دکترا در دانشگاه‌های ایران تحصیل کرده باشند به خوبی آگاهی دارند که علاقه‌ی به تولید مقاله (آنهم از نوع ISI) در دانشگاه‌ها چقدر ناشی از فشار اساتید و دانشکده‌ها برای کسب نمره‌ی تزها و شرط دفاع و همچنین بالا بردن رتبه‌ی اساتید است و عملا اکثر مقالات به هیچ کاربردی منتهی نمی‌شود.

منابع: [نیوساینتیست] + [وبلاگ کمانگیر] + [science-metrix.com]

پی‌نوشت: اسکرین شاتی از وب‌سایت آقای خامنه‌ای با ادعای «تولید علم در ایران، یازده برابر میانگین جهان» را می‌توانید ببینید (از اینجا). ضمنا املای اشتباه کلمه‌ي World نیز در این تصویر که نشان از ساختگی بودن آن است جالب توجه است!


(برای دیدن تصویر در سایز بزرگ روی آن کلیک کنید)

پی‌نوشت2
: وب‌سایت آقای خامنه‌ای دروغ «تولید علمی 11 برابری» را تصحیح کرده و عبارت درست «رشد تولید علم» را جایگزین کردند و همچنین سوتی کلمه‌ی Word را نیز در نمودار ساختگی‌شان اصلاح کردند.

پی‌نوشت3: اما نکته‌ی جالبتر آن است که عبارت اصلی‌ای که ایشان در پیام نوروزی آنرا را آورده‌اند (اینجا) این است:
«مشاركت كشور ما در پیشرفت علمی و تولید علم در دنیا بیش از یازده درصد است»
این عبارت با این حقیقت که «رشد توليد علم در ايران 11 برابر ميانگين جهاني است» هیچ ارتباطی ندارد و صحبت از 11 درصد تولید علم در دنیا کرده است. حال اگر معنای این جمله این است که ایران بیش از 11 درصد علم دنیا را تولید می‌کند نیز مانند روز روشن است که دروغ محض است. برای نمونه اگر نمودار نشان داده شده در همین مطلب (که از رفرنس‌های مورد ادعای وب‌سایت آقای خامنه‌ای استخراج شده است) را در نظر بگیریم و فرض کنیم که فقط دوکشور ایران و آمریکا در جهان وجود دارند بنابر نمودار فوق، تولید علمی ایران حدود 10000 مقاله و تولید علمی آمریکا حدود 250000 مقاله است که از این مجموع 260000 مقاله سهم ایران 3.8 درصد می‌شود که حدودا یک‌سوم 11 درصد مورد ادعای ایشان است، حال اگر بقیه‌ی کشورهای جهان را نیز لحاظ کنیم (مثلا چین:120000، آلمان، ژاپن و بریتانیا هرکدام حدود 50000 و ...) سهم ایران مسلما به زیر یک درصد خواهد رسید!
بهتر است به جای ماله‌کشی و اصلاح پی‌در‌پی، وبسایت آقای خامنه‌ای بابت این دروغ بزرگ عذرخواهی کرده و کل مطلب را پاک کرده و حرفشان را پس بگیرند.

۱۳۹۰/۰۱/۰۵

فارس و ایسنا و رسوایی بشقاب پرنده

داستان از خبر ِ ساختن بشقاب پرنده توسط ایران شروع شد. فارس برای خبرش در بخش انگلیسی زبان (اینجا) از تصویر زیر استفاده کرد:



تصویری که بوضوح مشخص است یک بشقاب پرنده‌ی فانتزی/تخیلی است. این تصویر تمسخر فاکس‌نیوز (اینجا) و دیلی میل (اینجا) و تعدادی دیگر از رسانه‌های غربی را در پی داشت.
اما ایسنا (اینجا) از تصویر زیر استفاده کرد:



این تصویر نیز واقعی نبوده و مربوط به یک محصول تجاری به نام Dragon Flyer X6 (اینجا) است، که تصویر آن چنین است:



اما تصویر واقعی این بشقاب پرنده را می‌توانید از بازدید آقای خامنه‌ای از نمایشگاه دستاوردهای وزارت اطلاعات در زیر ببینید:



تصویر فوق پرنده‌ای با چهار پره (موسوم به کوادروتور) را نشان می‌دهد که توسط شرکت چینی XAircarft (اینجا) تولید می‌شود، تصویر:



نمونه‌های دیگری از این وسیله را می‌توان در آمازون نیز یافت (اینجا).

حال سوال اینجاست که ما آیا باید برای این هنرنمایی به دست‌اندرکاران وزارت اطلاعات برای قالب کردن یک اسباب‌‌بازی چینی به نام «بشقاب پرنده‌ی ایرانی» تبریک بگوییم یا به برادران فارس نیوز به‌خاطر اینکه موجبات شادی "دشمن" را فراهم آوردند!؟

منبع: [وبلاگ کمانگیرو بخش نظراتش] و[ بالاترین]

۱۳۸۹/۱۲/۲۵

فراخوان زنجیره وبلاگ نویسان سبز

شادی نوروز خود را با خانواده شهدا قسمت کنید
هم وطن
در آستانه دومین نوروز سبزی که روزهای سیاه کودتای ما را در بر خواهد گرفت، جای خالی همراهان دیروزمان بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود. شوربختانه زمستان سرد 89 نیز با شهادت تنی چند از یاران سبزمان همراه شد تا بیشتر از پیش بی‌تاب پایان یافتن زمستان سیاه استبداد شویم. این یلدای تاریک دیر زمانی است که سخت جانی می‌کند، اما چه باک که باور ما در سر زدن سپیده بر بام وطن تردید ناپذیر است. تا آن روز تنها صبوری می‌خواهیم و امید.
همراه سبز در واپسین روزهای سال «استقامت و پایداری جنبش سبز»، ما، زنجیره‌ای از وبلاگ نویسان سبز گرد هم آمده‌ایم تا شادی‌های کوچک نوروزی خود را با بازماندگان شهدای جنبش قسمت کنیم. سلامی به گرمی، دستی به مهربانی و کلامی به شادی، کوچکترین عیدانه ما برای کلبه‌هایی است که در سوگ عزیزان به ماتم نشسته‌اند. دل‌های ما نوروز امسال را در کنار خانواده‌های شهدا تحویل خواهد کرد. پس از شما خوانندگان خود نیز دعوت می‌کنیم تا به ما بپیوندید و ما را در انجام این گام کوچک یاری رسانید.
زنجیره ولاگ نویسان سبز، شما خواننده این نامه را فرا می‌خواند تا نوروز امسال را با ارسال یک کارت تبریک، یک پیام محبت آمیز و یا یک شاخه گل، با بازماندگان شهدای جنبش تقسیم کنید.

به امید جشن نوروز آزادی
زنجیره وبلاگ نویسان سبز


-----------------
پی‌نوشت:
1. [فهرست زنجیره وبلاگ‌نویسان سبز]
2. مخاطبان گرامی که قصد دارند به این طرح پیوسته و برای خانواده شهدا عیدانه‌ای ارسال کنند، می‌توانند با آدرس ای-میل معتبر کامنت بگذارند تا آدرس‌ها برایشان ارسال شود.

۱۳۸۹/۱۲/۱۲

شبکه ایران دروغ می‌گوید و عکس‌های ایلنا این دروغ را رسوا می‌کند

خبرگزاری شبکه ایران (روزنامه‌ی ایران) خبری از جریان کنسرت همایون خرم منتشر کرده [اینجا] با این مضمون که در جریان این کنسرت استقبال سردی از محمدرضا شجریان شده‌است و تیتر زده است «استاد فرزانه موسیقی سنتی چه به روز خود آورد؟!» حال آن‌که تصاویر خبرگزاری ایلنا (خبرگزاری کار ایران) [اینجا] از این مراسم نشان از استقبال گرم مردم از استاد دارد و دروغ دیگری از رسانه‌های حکومتی را رسوا می‌سازد. عکسها در ادامه آمده است:






کپی‌رایت این مچ‌گیری متعلق است به سایت آینده! [اینجا]