فرق بین دو عبارت
«توليد علم در ايران 11 برابر ميانگين جهاني است»
و
«
رشد توليد علم در ايران 11 برابر ميانگين جهاني است»
در نگاه اول ممکن است چندان حائز اهمیت نباشد اما با کمی تفکر و چندمثال میتوان به تفاوت فاحش این دو جمله پیبرد، مثالی با دو کشور A و B را در نظر بگیرید:
- کشور A در سال اول 10 مقالهي علمی داشته و در سال دوم این تعداد را به 20 مقاله رسانده است.
- کشور B در سال اول 260 مقالهي علمی داشته و در سال دوم این تعداد را به 265 مقاله رسانده است.
به این ترتیب:
- رشد تولید علم در کشور A مقدار 100 درصد یا دوبرابر است.
- رشد تولید علم در کشور B مقدار 1.9 درصد است.
- تولید علم در کشور B در سال اول 26 برابر یا 2500 درصد بیشتر و در سال دوم 13.5 برابر یا 1250 درصد بیشتر از کشور A است.
نتیجهای که از این آمار گرفتهمیشود این است که کشور A کشوری «در حال توسعه» است که با آنکه میزان «رشد تولید علمی» آن زیاد است اما «تولید علم» آن هنوز از کشور B فاصلهي زیادی دارد. در واقع با حذف کلمهی «رشد» از عبارت «رشد توليد علم در ايران 11 برابر ميانگين جهاني است» بهطور کلی مفهوم جمله تغییر کرده و از یک عبارت صحیح به یک دروغ بزرگ تبدیل شدهاست.
نمودار زیر نمودارهای واقعی تولید علم در ایران و آمریکا را نشان میدهد (منبع
science-metrix.com):

همانطور که دیده میشود با آنکه شیب تولید مقاله در نمودار مربوط به ایران در چندسال اخیر زیاد بوده است (رشد علمی زیاد) اما نمودار بهطور کلی فاصلهي بسیار زیادی با نمودار کشور آمریکا دارد (تولید علمی کم).
نکتهي دیگر در مورد تولید علمی ایران این است که بنابر مقالهي مجلهی نیوساینتیست (
اینجا) تولید مقالهي ایران عمدتا در زمینهی هستهای متمرکز بودهاست تا حدی که میزان رشد علمی ایران در زمینهي مقالههای مرتبط با رشتههای هستهای 250 برابربیشتر از متوسط دنیاست! در واقع رشد علمی ایران کاملا جهتدار و در یک زمینهی خاص بوده و نشانگر سیاستهای حمایتی حکومت در این زمینهی مورد علاقه است و نه حمایت از تمام علوم و رشد همه جانبهی علمی.
بسیار جای تاسف است که دروغی به این بزرگی اینچنین با افتخار (حتی در پیام نوروزی آقای خامنهای) جار زده میشود در حالیکه صرفا حکایت از رشد گلخانهای و حمایتی تنها یک بخش از دانش را دارد. ضمن آنکه کسانی که در مقاطع ارشد و دکترا در دانشگاههای ایران تحصیل کرده باشند به خوبی آگاهی دارند که علاقهی به تولید مقاله (آنهم از نوع ISI) در دانشگاهها چقدر ناشی از فشار اساتید و دانشکدهها برای کسب نمرهی تزها و شرط دفاع و همچنین بالا بردن رتبهی اساتید است و عملا اکثر مقالات به هیچ کاربردی منتهی نمیشود.
منابع: [
نیوساینتیست] + [
وبلاگ کمانگیر] + [
science-metrix.com]
پینوشت: اسکرین شاتی از وبسایت آقای خامنهای با ادعای «
تولید علم در ایران، یازده برابر میانگین جهان» را میتوانید ببینید (از
اینجا). ضمنا املای اشتباه کلمهي World نیز در این تصویر که نشان از ساختگی بودن آن است جالب توجه است!

(برای دیدن تصویر در سایز بزرگ روی آن کلیک کنید)
پینوشت2: وبسایت آقای خامنهای دروغ «تولید علمی 11 برابری» را تصحیح کرده و عبارت درست «رشد تولید علم» را جایگزین کردند و همچنین سوتی کلمهی Word را نیز در نمودار ساختگیشان اصلاح کردند.
پینوشت3: اما نکتهی جالبتر آن است که عبارت اصلیای که ایشان در پیام نوروزی آنرا را آوردهاند (
اینجا) این است:
«مشاركت كشور ما در پیشرفت علمی و تولید علم در دنیا بیش از یازده درصد است»
این عبارت با این حقیقت که «رشد توليد علم در ايران 11 برابر ميانگين جهاني است» هیچ ارتباطی ندارد و صحبت از 11 درصد تولید علم در دنیا کرده است. حال اگر معنای این جمله این است که ایران بیش از 11 درصد علم دنیا را تولید میکند نیز مانند روز روشن است که دروغ محض است. برای نمونه اگر نمودار نشان داده شده در همین مطلب (که از رفرنسهای مورد ادعای وبسایت آقای خامنهای استخراج شده است) را در نظر بگیریم و فرض کنیم که فقط دوکشور ایران و آمریکا در جهان وجود دارند بنابر نمودار فوق، تولید علمی ایران حدود 10000 مقاله و تولید علمی آمریکا حدود 250000 مقاله است که از این مجموع 260000 مقاله سهم ایران 3.8 درصد میشود که حدودا یکسوم 11 درصد مورد ادعای ایشان است، حال اگر بقیهی کشورهای جهان را نیز لحاظ کنیم (مثلا چین:120000، آلمان، ژاپن و بریتانیا هرکدام حدود 50000 و ...) سهم ایران مسلما به زیر یک درصد خواهد رسید!
بهتر است به جای مالهکشی و اصلاح پیدرپی، وبسایت آقای خامنهای بابت این دروغ بزرگ عذرخواهی کرده و کل مطلب را پاک کرده و حرفشان را پس بگیرند.